یگانه دختر ریحان جانیگانه دختر ریحان جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
گل پسرم امیرحسین خانگل پسرم امیرحسین خان، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

زیباترین لبخند خداوند ریحان جان

بعد یه غیبت طولانی بالاخره اومدم

سلام دوستان عزیزم نزدیک یک سال و نیمه که نبودم ولی بالاخره تصمیم گرفتم دوباره بیام و تا حدودی روزمرگی های عزیزای دلم بنویسم تو این مدت که نبودم دخترم خانومی شده برا خودش و گل پسرمم مردی شده برا خودش پسرمم مثل دخترم اونجور سرزبون نداره و بخوام شفاف تر بگم هنوز جمله بندی به کار نمیبره و بیشتر در حد کلمات حرفاش بیان میکنه از رابطه ی دختر پسرم هم بگم که باهم خوبن و آبجی آبجی از دهان پسرم نمی افته دخترمم هم خیلی داداشش دوست داره و یه حس مسئولیتی بهش داره که خیلی برام جذابه و خیلی دوست دارم از فعالیتهاشون بگم که دخترم امسال پیش دبستانی دو میره که بیشتر به پرورش خلاقیت بچه ها اهمیت میدن و آموزش مستقیم الفبا و اعداد ندارن و به خاطر همین بچه هاشون...
8 بهمن 1397

تولد یک سالگی فرشته ی زمینی من...

  هوراااا امیرحسین مامان یک ساله شد پسرم : زندگی من ، من برای تو می نویسم پسرم ,نبض زندگیم، من برای تو و خدای مهربان می نویسم . پروردگارا   وقتی به فرزندم که پاره وجود من است نگاه میکنم معجزه تو را با تمام وجود حس میکنم معجزه یعنی فرزند من از وقتی با یک سلول در وجود من رشد کرد و من با تمام سلول هایم حسش کردم تا وقتی تو توان به دنیا اوردنش را به من دادی خدایا معجزه یعنی فرزند کوچک من که بعد از زمینی شدنش  هنوز به بوی تن من و نبض من عادت دارد معجزه یعنی حس ماد...
21 تير 1396

نوروز ۹۶ با وروجکهای شیطون...

سلام سلام صد تا سلام به شما دوستای نی نی وبلاگی و به شما کوچولوهای نازم عیدتون مبارک باشه انشالله سال خوبی داشته باشید عید امسال ما طبق سنوات گذشته به دیارمان یزد و به زادگاه پدریتون اردکان سفر کردیم که خدا رو شکر روزهای خیلی خوبی بود و خوش گذشت مخصوصا به دخمل قشنگم که حسابی با بچه هابازی کردی و خوش گذروندی😍 عکسهای زیر هم مربوط میشه به عید دیدنی که از شما و پسرخاله جانت محمد امین جان گرفتیم این هم عکسهای سال تحویله که کنار سفره ی هفت سین جمع و جور مامان جونی گرفتیم این هم نوه ی خاله بابایی هستش که خیلی دوستش داشتی و به زبون خودت بهش ابراز علاقه میکردی این هم مربوط...
17 فروردين 1396

غذا خور شدن گل پسری

سلام به همه دوستان عزیز و به شما کوچولوهای قشنگم😘 عکسهای زیر مربوط میشه به اولین باری که به طور رسمی غذا خور شدی و یه سوپ خوشمزه بود که با ماهیچه و سیب زمینی و هویج درست کردم و خدا رو شکر دوست داشتی😍و مامان جونی بهت داد که شما هم با اشتها خوردی عکسهای زیر هم مربوط میشه به ایام فاطمیه که دختر قشنگم به عشق حضرت مشکی پوش شده بود و آماده شده که به مجلس حضرت زهرا بره   ...
18 بهمن 1395

شش ماهگی عسل مامان...

سلام به همه دوستان عزیزم و به گل پسری و دخمل ناز مامان خوب و سلامت هستید پسر قشنگم میبخشید که دیر به دیر برات مطلب بگذارم آخه اینقدر مشغول کارهای شما و آبجی جانت هستم که دیگه وقتی برام نمونده البته یه مقدار هم از حق نگذریم از تنبلی مامان خانومت هست عزیز دل مامان شش ماهگیت و به قولی نیم سالگیت بهت تبریک میگم عزیز دلم انشالله 106 سالگیت برات جشن بگیرم عزیز دل مامان  از اتفاقات مهم این ماه بگم که از اول همه که روز 25 آدر عروسی عمه خانومت بود و شما  پسر فوق العاده خوبی بودی به طوریکه من از اولی که رفتم آرایشگاه چون لباسم ...
21 دی 1395

تولد چهار سالگی پرنسس زیبایم...

سلام دختر نازم سلام عشق چهار ساله ی من به همین زودی چهار سال گذشت آخه همه کوچولو که بودی میگفتن به چشم به هم بزنی میگذره میگفتم این شب بیداریا با چشم به هم زدن نمی گذره... میگفتن هیچی از این شب بیداریا یادت نمیاد... میگفتم من به شش ماه نکشیده می میرم میگفتم پس کی بزرگ میشه؟ باز همون جمله کلیشه ای و همیشگی چشم به هم زدنی میگذره..... حالا میگم راست گفتن چشم به هم زدن گذشت چهار سال از اولین روزی که صورت ماهت دیدم گذشت دیگه حالا از پلک زدن میترسم قبل از هر پلک زدن خوب نگاهت میکنم شاید بر هر پلک زدنی همه چیز زود بگذره و من بمانم و دلتنگی... . واق...
27 آذر 1395

پنج ماهگی همراه با اولین پیشرفت گل پسری...

سلام به دوستان عزیز نی نی وبلاگیم و سلام به دختر زیبا و خانومم و سلام به گل پسری مامان و شیرین عسلم نمیدونم از کجا و از چی شروع کنم برای نوشتن مطالب دخملی اینقدر وقتم آزاد بود که تا اتفاق تازه ای می افتاد سریع به وبلاگ انتقال میدادم و اکثر مطالب از قبل آماده میکردم ولی حالا کلا باید به خاطر کمبود وقت و البته اضافه شدن این دنیای مجازی به زندگی وقت کم میارم و فی البداهه باید بنویسم اونم با تاخیر زیاد از همه چیز از شیرین کاریهای گل پسری که واقعا بی حد و مرزه که باید بهش بگم پسر همیشه خندان از خودت صداهای خیلی بامزه در میا...
21 آذر 1395