جیگر طلای مامان
با سلام به همه مامانای مهربون و نی نی های نازشون اومدم اما یک کم دیر دست به کار شدم برای وبلاگ نویسی ولی خب به قول معروف ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است از اونجایی شروع می کنم که تو یک شب بارونی دخمل نازم تلاش می کرد به این دنیای کوچیک و پر از هیاهو پا بزاره و بالاخره ساعت 8:30 صبح پاییزی روز دوشنبه 27 آذر به دنیا اومد و با صدای گریه اش خنده رو برام به ارمغان آورد واقعا لحظه شیرینی بود اولین باری که دخمل نازم دیدم انشاالله خدا به همه اونایی که بچه می خوان عطا کنه دختر کوچولوی من به انتخاب بابا جونش اسمش ریحانه گذاشتیم ریحانه کوچولو با اومدنش به زندگیمون حال و هوای دیگه ای داد و کلا دغدغه مون فکرمون و اص...
نویسنده :
مامانی
20:16