ریحان به روایت تصویر (دو ماهگی)
دوباره اومدم این بار عکسهای 2 ماهگی دخمل جیگرم گذاشتم
دو ماهگی اتفاق خاصی نیفتاد
فقط از پیشرفتهای جیگرطلام بگم که میتونست تقریبا گردن بگیره مثل این عکس
تقریبا بچه آروم و دوست داشتنی بود
بلند بلند میخندید
آواز می خوند
فکرش که میکنم چه روزهای شیرینی بود چه زود گذشت
و این روزهام چه زود میگذره
روزهای شیرینی که با بودن عشق کوچولوم خیلی شیرین و به یادموندنیه
دوست دارم زمان متوقف بشه تا بتونم نهایت استفاده رو از این روزهای شیرین
و به یادموندنی بکنم
اما...
تو این عکس مثل آقای دوربینی دخمل نانازم به دوربین زل زده که ازش عکس بگیرم
قربوووووووووووون خوشکلیت برم که اینقدر ناناز شدی
مگه چیه؟؟؟؟؟آدم ندیدید؟؟؟؟؟؟؟
اگه دوست داشتین بقیه عکسها رو تو ادامه مطلب ببینید
سلام خاله های عزیزم یک چیزی به این مامانم بگید
تو خوابم دست از سرم بر نمی داره
آخه چقدر ازم عکس می گیری
آخر بیدارم می کنیا
بیدار که شدم قر می زنم اونوقت دیگه فایده نداره ها
وای وای وای دیدید اینقدر ازم عکس گرفت که بیدارم کرد
حالا من چی به این مامانم بگم
شما بگید؟؟؟