رفتن به پارک با کوچولوی خوشکلم ریحان

سلامی دوباره

بعد از چند روز دوباره آپ شدم

آخه دخملم داره بزرگ می شه و هر روز کارای جدید و بامزه ای انجام می ده

به قول خاله خانومم بچه ها تا یک سالگی هر روز یک کار جدید انجام میدن و با

این شیرین کاریهاشون اطرافیان جذب خودشون می کنن    

 جونم براتون بگه از کارای جدید جوجوی خوشکلم
اینکه جدیدا عاشق خوردن انگشت پاهات شده

یعنی قبلا خیلی با پاهاش بازی می کرد ولی جدیدا شکمو شده و می خواد پاهاش بخوره

دیگه اینکه از دو طرف سریع دمر می شه و در عرض یک ثانیه دور خودش می چرخه

و جدیدا به شکل دمر دنده عقب می ره
واضح تر بگم مثل یک کرم درختی دنده عقب می خزه
حتی تو بغلم که باشه اینقدر تکون می خوره که به سختی میشه نگاهش داشت

 بعضی شب ها اینقدر تکون می خوره و می چرخه که می بینم رفتی زیر دست و پام

راستی جدیدا شبا اذیت می کنه برای خوابیدن و نصف شبم می زنه به گریه
و آروم نمی شه

دیگه از کارهای ریحان جونم بگم

قشنگ با دستاش و اسباب بازیهاش بازی می کنه

و دست به دست می کنه و راحت بلند می کنه و می بره تو دهانش

راستی دیروز با همسایه رفتیم پارک نزدیک خونه

همسایه هم دو تا دخمل خوشکل به نام نرگس و نسرین داره

هوا عالی بود و جیگر طلای مامان هم تو کالسکه راحت خوابیده بود

و همه جا رو نگاه می کرد
در کل مثل همیشه دختر خوبی بود

و اذیت نکرد الانم طبق معمول تو روروئک نشسته تا من بتونم به کارام برسم

دیگه برای امروز بسه