شیرین کاریهای ریحان عزیزم
سلامی بهاری به همه دوستان خوبم
و سلام به ریحان عزیزم
نفس مامان
مینویسم سرشار از عشق
برای تویی که همیشه
تنها مخاطب خاص دلنوشته های منی...
برای تو که بخوانی و بدانی که
دوست داشتنت در من بی انتهاست........
جیگر طلای من
توی این پست هم مثل پستهای قبلی میخوام بگم خیلی بزرگ شدی
و شیرین کاریهات و صحبتات خیلی شیرین و دوست داشتنی تر شده
از شیرین کاریهات بگم که
جدیدا یاد گرفتی وضو بگیری و صدای اذان که میشنوی میگی الله اکبر و
وضو میگیری و دستات به شکل خیلی بامزه به هم میمالی و بعد هم میشینی
و دستای خوشکلت به پاهات میکشی
و مثلا داری مسح میکشی و وقتی میگم برای مامان وضو بگیر
میای دستای کوچولوت به پاهام میمالی و مثلا داری برام وضو میگیری
قربونت برم که اینقدر باهوشی
دیگه اینکه معنی گرم و سرد خیلی خوب میفهمی
و هرچیز گرم و سردی تشخیص میدی
و اگه سرد باشه میگی اخه(یخه) و اگه گرم باشه میگی داخه(داغه)
آخه من این چیزها رو اصلا یادت ندادم واقعا نمیدونم از کجا یاد گرفتی عزیز دلم
عاشق گربه هستی و به گربه میگی نازی و تا میبینیش میری طرفش و میگی نازی بیا
مرسی هم به دایره لغاتت اضافه شده
و به جز ممنون از مرسی هم استفاده میکنی دخمل باتربیت خودم
از شیرین کاریهای جدیدت بگم یک شب که خیلی بی تابی میکردی
و خوابت نمیبرد و بغل مامان جون بودی
من تو آشپزخونه داشتم آب نمک غرغره میکردم نمیدونم
آخه تو اون وضعیت چه جوری دیدی و یاد گرفتی
فردا صبحش که آب بهت دادم بخوری شروع کردی به غرغره کردن
و از این کار خودت حسابی ذوق زده شده بودی
آخه عزیز دلم نمیدونم چه جوری حواست به همه اطراف هست
دیگه اینکه تا یک تیکه دستمال پیدا میکنی برمیداری
و به در و دیوار میکشی و مثلا داری نظافت میکنی
دخمل تمیز خودم
راستی عید یک النگوی خوشکل برات خریدم که بعدا عکسش برات میگذارم
وقتی دستت میکنم اینقدر ذوق میکنی و میری به همه نشون میدی و میگی آآآآآآآآ یعنی نگاه النگوم کنید
راستی کار باهمه لوازم آرایش یاد گرفتی از رژ گونه گرفته تا رژ لب و خط لب
به خدا من یادت ندادم
و حتی وقتی یه مداد رنگی پیدا میکنی
به جای خط لب به لبای خوشکلت میکشی عزیز دل مامان
تو این عکسم رژ لب برداشتی و ادامه ماجرا
جونم براتون بگه مثل مامانت عاشق نقاشی کشیدنی و وقتی دفتر یا خودکار پیدا میکنی
میگی چش دو ابرو یعنی برات نقاشی بکشم
و بعد از چند دقیقه هم به جای دفتر روی دست و پاهات نقاشی میکشی
یک کار جدید هم که امروز یاد گرفتی این بود
که عاشق لم دادن جلوی تلویزیون و بازی با کنترلش هستی
و امروز دیدم کنترل کار نکرد و کنترل برداشتی و به پاهات میزدی که مثلا کار بکنه
همونجورمثل کوچیکیهات ماهی میشی و تامیگیم ماهی شو
با مهارت کامل خودتو این شکلی میکنی
دیگه اینکه به مگس میگی مدس و
تا مگس میبینی با مگس کش میفتی به جونش و اینقدر به زمین
میزنی که مثلا بکشیش
راستی یک کار بامزه دیگه هم انجام دادی داشتم ازت عکس میگرفتم
یک دفعه شارژ گوشی تموم شد
گفتم آخ شارژش تموم شد و من بدون اینکه چیزی بهت بگم
رفتی شارژر پیدا کردی و برام آوردی
نمیدونم در مقابل این رفتارهات چه عکس العملی نشون بدم
فقط تا زنده ام خدای بزرگ شکر میکنم به خاطر وجود تو
تویی که همه وجود منی و واقعا برای همه ناز و دوست داشتنی هستی
قربونت برم که همه کارهامون تقلید میکنی و میخوای مثل آدم بزرگها رفتار کنی
فقط این بدون
دخمل کوچولوی خودم
تا کوچیکی و بچه هستی بچگی کن و نمیخواد مثل بزرگها رفتار کنی
بزرگ که شدی به اجبار باید مثل بزرگها رفتار کنی
این قسمت روزگاره
خیلی دوستت دارم عزیز کوچولوی خودم