کودک دلبندم روزت مبارک...
سلامی به شیرینی این روزهای پاییزی
اول به دوستان نازنینم
که منو تنها نگذاشتن و با نگاههای قشنگشون همراهیمون کردن
بعد هم به دخمل نازنین خودم
که توی این روزها شیطنت و رفتارش واقعا بزرگتر شده
دخمل قشنگم روز کودک به شما کودک دلبندم
و همه نی نی وبلاگی های نازنین تبریک میگم
انشالله همیشه زیر سایه پدر و مادرهای نازنینتون سالم و سلامت و شاد باشید
تو این روزهای پاییزی که کم کم داره هوا به سردی میره
شما دخمل نانازم اینقدر حساسی که به یک باد پاییزی سرما خوردی
و آبریزش شدید بینی داری و سرفه هم میکنی
ساعت 5:30 برات وقت دکتر گرفتم عزیز دلم
دخمل شیرین زبون خودم هر دفعه میام پست جدید بگذارم اینقدر کارهای جدید یاد گرفتی
که واقعا میمونم از کجاش شروع کنم
توی این چند روزی که از پست قبلی میگذره دخمل قشنگم واقعا پیشرفت داشتی
و میتونم بگم تقریبا تمام حرفات به شکل جمله بیان میکنی عسلکم
چند تا نمونه اش رو بگم
به اس ام اس میگی ام اس آهنگ اس ام اس همه اطرافیانت میشناسی
و همینکه اس ام میاد میدوی گوشی میاری و میگی مامان ام اس اومد
عاشق دوغی و میگی مامان آب دوخ بده
به نسرین مرتب میگی نسین چخ سبار شو (نسرین سوار چرخ شو)
دیگه حرف خ رو قشنگ تلفظ میکنی و مثلا میگی خاله بیا
سوار تابت میشی و میگی مامان oll بده (مامان هل بده)
گوشت و مرغ دوست داری و میگی مامان اوشت (گوشت )بده مخ (مرغ)بده
شعر تاب تاب عباسی کاملتر یاد گرفتی
و میخونی تاب تاب عباسی خدا نندازی بندازی سرسر بیزی
جونم براتون بگه اینکه دیگه وقتی میگم بهت بوسم کنی
میگی چشش (چشمش) و چشمم بوس میکنی بعد میگی هیتی (این یکی)
و یکی دیگه چشمام بوس میکنی بعد میگی بینی بعد میگی بالاش
بعد میگی زیرش و بعد میگی موهاش و
به ترتیب همه صورتام نام میبری و میبوسی
قربونت برم عزیز دلم که اینقدر بامزه ای
کلمه بیبین را هم مرتب تکرار میکنی و وقتی نگاهت نمیکنم میگی مامان بیبین
یا مثلا نوشابه میخواستی بهت ندادم با التماس لیوان بهم دادی و گفتی
خدا (تو رو خدا)مامان آب بیریز
هر کس که وارد خونه میشه به شکل بامزه میگی آغاجون للام (سلام) خوبی
آماده شده بودی میخواستی بری بیرون میگفتی مامان دیر شد کلی از حرفت خندیدم
یا یک کار اشتباهی که میکنی میگم نکن سرت مرتب تکون میدی و بامزه میگی باشه
وقتی شیر میخوای بخوری میگی مامان بخواب عیشی(شیر) میخامممم
وقتی خوابت میگیره میگی مامان عیشی میخامممممم (م) میکشی
و خیلی بامزه میگی و بعد هم متکات میاری و میگی لالا
رفتیم پارک خوردی زمین پات خون اومده بود من هیچی نگفتم
اومدی خونه آخر شب به بابایی گفتی بابا پات اوففففف خون و بابا تازه فهمید که
شما خوشکل خانوم زخمی شدی عزیز دلم
گوشیم یک موقعهایی که پرت میکنی باطریش میاد بیرون
شما خانوم خانوما با مهارت کامل باطری تو گوشی میگذاری
و میگی مامان batty doroson (مامان باطری درست کردم) بعد هم کلید روشن میزنی
و شروع میکنی به کار کردن با گوشی
دیشب ساعت 11 شب کیفم برداشتی بردی دم در
و میگی مامان تفش پوش (کفش بپوش) تاب تاب سرسر و التماس میکردی که ببرمت پارک
قربونت برم با این شیرین زبونیهات روزی صد هزار بار قربونت صدقت میرم و مچاله ات میکنم
و ساعتی هزار بار خدا رو به خاطر داشتن فرشته کوچولو و شیرینی مثل شما شکر میکنم
واقعا نمیدونم سالهایی که شما توی زندگیمون نبودی چه جوری زندگی میکردیم
اصلا زندگی میکردیم آخه حتی ساعتهایی که شما نفس من به خواب ناز میری دلم برای
شیرین زبونی و دلبری هات تنگ میشه
واقعا خدا رو هرچقدر به خاطر داشتن گل زیبایی چون شما شکر کنم بازم کمه
دیگه اینکه تقریبا همه کلمه ها رو در موقعیتش که قرار میگیری خیلی بامزه به کار میبری
و کلی از حرفات میخندیم
مثلا میگی مامان دوست دارم عاشختم (عاشقتم)
یا مثلا میگی مامان بیشین ایجا آب بیریز (مامان بنشین اینجا آب بریز )
عمه خانوم قصه شنگول و منگول برات تعریف میکرد
وقتی به اینجا میرسید کیه کیه در میزنه شما میگفتی منم منم مادر
قبلا بهت گفته بودم عزیزم نکن شما هم امروز میگفتی عزیزم نقن (نکن)
سوار ماشین بودی مگس اومد تو ماشین به شکل خیلی بانمک گفتی
متس (مگس)برو اونور واااااااااااای اینقدر شیرین زبونیهات زیاد شده عزیزم
که توی این پست مجبور شدم پر حرفی کنم و پست طولانی کردم
بقیه شیرین زبونیهات باشه برای پست بعد
فقط این بگم عزیزکم خیلی بل بل زبون شدی عزیز دلم
و با شیرین زبونیت و صدای خوشکلت دل همه رو با حرفات میبری
این عکسهای زیر هم مربوط میشه به چند روز پیش
که هنوز هوا بهتر بود و رفته بودیم پارک
اینقدر بدو بدو میکنی و نمیگذاری ازت عکس بگیرم
که فقط توی حالت نشسته میتونم چند تا عکس ازت بگیرم
از زانوهات معلومه که چقدر زمین میخوری
اینجا هم با این عینکت مثل گربه ننه شدی عزیز دلم
اینجا هم زمین خورده بودی و دستات درد گرفته بود
و داشتی قر میزدی
اینجا هم با این خنده های شیرینت داری برام دلبری میکنی عزیزکم
ریحان و سیب
کنار پاکتی که داخلش سیب بود ازت عکس گرفتم
اینجا هم کفشهات از پات آوردی بیرون و تلاش میکردی دوباره بپوشیشون
این دخمل هم توی پارک خیلی قشنگ با این وسیله ها بازی میکرد
منم خوشم اومد ازش عکس گرفتم
اینجا هم شما رو به این میله ها آویزون کردم
و با کمال تعجب دیدم نزدیک 40-50 ثانیه خودت نگه داشتی
واقعا بدن نرمی داری و به درد ژیمناستیک میخوری دخمل ورزشکار من
این سه تا دخمل خوشکل هم سه قلو هستن
به نامهای الهام الناز و الهه که توی پارک باهاشون آشنا شدم
این کفشهای خوشکل هم جدیدا برات گرفتم
نمیدونم واقعا پاهات میخ داره مرتب کفشهات پاره میکنی