دخترکم در شهر بازی...
سلام دخترک دو ساله من
هر روز که میگذرد بیش از پیش دلتنگ گذشته می شوم
روزهای شیرینی که هرگز تکرار نخواهد شد
روزهایی که هر روز با شیرین زبونیهات و جمله های بامزه ی جدیدی که میگویی قند در دلمان آب میشود
مثل اینکه مامان جونت لباس جدید پوشیده بود
بهش گفتی وای مامان جون لباس پوشیدی خوشل(خوشکل) شدی
یا چیز جدیدی که ببینی خوشت بیاد میگی مامان بیبین ashane (قشنگه)
هر جمله ای که میگی هزار دفعه برات غش و ضعف میکنم
آخر شما را چه به این حرفها
یا اگه از چشمام اشک بیاد میگی مامان geye کردی اشک ریختی یا اگه از
چشمهای خوشکلت اشک بیاد میگی مامان بیبین اشکم ریخت
عمومهدیت رفته طوطی عروس خریده عمو مهدیت رفته بیرون و عروس شروع کرد به جیغ کشیدن
و صدا زدن شما رفتی طرفش میگی جو جو صبر کن عمو مهدی الان میاد
با عروسکات بازی میکنی و بهشون شیر میدی رو پاهای کوچولوی خوشکلت میگذاری
و دقیقا همون لالایی که من برات میخونم براشون میخونی و دستت هم میزنی روی سینه اش
تا خوابشون کنی
لا لا لا لا گلم باشی همیشه همدمم باشی
لالا لا لا گلم لالا دختر خوشکلم لالا
بعد هم میگی اه ه ه ه پییییف چیکار کردی ؟؟؟؟؟؟ به من میگی
مامان دسال (دستمال) بده عوض کنم و دستمال برمیداری و خیلی با دقت پاکش میکنی
امروز دیدم داری باخودت نجوا میکنی سلام خوبی؟ منم خوبم خدا را شکر کلی خندیدم و مات و مبهوت
گفته هایت شدم
لاک برداشتی میگی مامان بیبین ashane (قشنگه) خب ،بزنم خب ،با خنده میگی که منم بگم باشه
دختر با سیاست من
دیروز خونه مامان جون خواب بودم مامان جون چادر گذاشته بود روی من شما سریع جبهه گرفته بودی
eeee نکن مامانم خوابیده قربونت برم که اینقدر حواست به همه چیز هست
صبح تلوزیون آهنگ محسن یگانه پخش میکرد ظهر سر سفره دیدم داری میخونی
دوست دارم من بیچاره
من میگی اون لحظه هنگ کردم جالبه دقیقا همون وزن و ریتم میخوندی
قربونت برم دخمل باهوش من
قدرت یادگیریت به طور عجیبی بالا رفته عزیزکم
چند بار که شعری بخونم زود یاد میگیری
شعر عروسک قشنگ من و یه توپ دارم قلقلیه رو کامل از اول تا آخر میخونی
شعر آقا پلیسه و توپ سفیدم و پاییزه و پاییزه فعلا چند تا بیت اولش بلدی
دعای فرج هم تقریبا کامل میتونی بخونی
حیوونها هم گربه و سگ و ماهی فعلا به انگلیسی بلدی اعداد هم تا 4 به انگلیسی میشماری
حروف انگلیسی هم تا m بلدی و میخونی
همچنان عاشق نقاشی کردنی و دیروز با تعجب دیدم که چشم ابرو را درست کشیدی و این اولین
نقاشی معنی داری بود که کشیدی
راستی پنجشنبه برای چکاپ قد و وزنت بردم بهداشت که گفت همه چیزت خیلی خوبه
قدت: 90 و وزنت: 13/200 بود
با اینکه به نظر خودم خیلی لاغر شدی مخصوصا از وقتی ازشیر گرفتمت
ولی خدا را شکر که گفت همه چیز نرماله
دخترک قشنگم
خیلی شیرین زبونیهات زیاد شده و صد حیف که
در یک پست نمیگنجه و مجبورم بگم بقیش باشه برای بعد
عکسهای زیر هم مربوط میشه به جمعه هفته پیش که رفته بودیم شهر بازی
و چون شما ظهر نخوابیده بودی خیلی سرحال نبودی
و مخصوصا وقتی سوار قطار شدی اولش هنگ کردی بعد هم تا آخر که میخواستی پیاده بشی
یکسره گریه کردی عزیزکم
اینجا داری به قطار نگاه میکنی و من همچنان شک دارم که سوارت کنم یانه ؟؟
و بالاخره تصمیم میگیرم سوارت کنم و شما در اولین صف زندگیت منتظری تا نوبتت بشه
و بالاخره نوبتت شد و سوار شدی
حیف که بعد از حرکت شروع کردی به گریه کردن و دیگه از اون لحظه عکسی ندارم