یگانه دختر ریحان جانیگانه دختر ریحان جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
گل پسرم امیرحسین خانگل پسرم امیرحسین خان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

زیباترین لبخند خداوند ریحان جان

اندر احوالات نفس 25 ماهه من

1393/10/27 11:56
نویسنده : مامانی
352 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق کوچولوی من

13

می بخشین مامان جان چند روزه حس نوشتن نبود و نیومدم وبلاگت

امروز دیگه گفتم تنبلی بسه و بیام برای شما دخمل قشنگم بنویسم

از پیشرفتهای زیادی که داری از شیرین زبونیهات

از مهر و محبتی که به همه داری قربونت برم من الهی

قبل از اینکه شروع کنم

25 ماهه شدنت بهت تبریک میگم شکوفه زیبای من

اكسسواريز دباديب اكسسواريز قلوب سمايلز متحركه

انشالله همیشه همیشه سالم و سلامت باشی زندگی من

از احوالاتت بگم  عزیز دلم

توی این مدتی که نبودم شما سرماخوردگی شدیدی گرفتیگریه

مثل همیشه و داروهای چرک خشک کن و دو تا آمپول بهت زدنخسته

بعد چند روز دیدم بدنت شروع کرده به قرمز شدن به طوری که دیگه تقریبا جای سفیدی

روی بدن خوشکلت پیدا نبود این چند روز داغون شدم بردمت دکتر

دوباره بهت آمپول پنی سیلین و آمپول ضد حساسیت داد خدا میدونه چه حالی شدم

خیلی درد کشیدی مخصوصا برای پنی سیلین که ازت تست گرفت تا بهت بزنه

خیلی بی قراری میکردی

نمیدونم واقعا این دیگه چه مصیبتی بود نصیبت شدگریه

بعد دو روز دیدم مرتب قرمزیهای بدنت کم و زیاد میشه مخصوصا وقتی میخوابی

حرارت بدنت به شدت بالا میرفت بعد هم بدنت در همان حالت خواب شروع میکرد به قرمز شدن

و وقتی از خواب بیدار میشدی ظاهرت خیلی وحشتناک میشد

اینم عکسهای اون روزه که کاملا عرایض بنده مشهودهخسته

بعد دو روز دیدم انگار صورت و دست و پاهات ورم کرده و در ضمن خارش شدید هم داشتی

دوباره تصمیم گرفتم ببرمت دکتر اینبار هم دکتر بهت آمپول ضد حساسیت داد

الهی برات بمیرم همین که روی تخت خوابوندمت برای تزریق آمپول

سریع خطر حس کردی و جیغ میکشیدی و نمیگذاشتی بخوابونمت اما چاره ای نبود عزیز دلمخطا

و برای خوب شدنت باید این درد تحمل میکردی دختر قشنگ من

در عرض یک هفته5 تا آمپول زدی

الهی درد و بلات بخوره تو سر دشمنات که دیگه اینجوری درد نکشیزبانکده محصل

و دکتر هم گفت باید دوره مریضیت طی بشه تا خوب بشی

خدا رو شکر بعد چند روز این بلا ازت دور شد انشالله که دیگه هیچوقت سراغت نیادجشن

و همه نی نی ها سالم و سلامت در کنار خانواده هاشون باشن

از پیشرفتهات بگم

که شعر منم بچه مسلمان قشنگ یاد گرفتی و فقط آخرش

به جای که در وقت صبحگاهی ....... کنم شکر الهی میگی

که وقت صبح  .....   بگم الهی شکر و دستات هم بالا میبریقه قهه

شعر شبها که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره رو بلدیتشویق

شعر پائیزه و پائیزه رو با ایما و اشاره خیلی خوشکل میخونیتشویق

فقط نمیدونم چرا فکر میکنی ما میگیم فائیزه و شما هم میخونی

فائیزه فائیزه برگ درخت میریزه هبا (هوا)شده کمی خشک (به جای کمی سرد )تعجب

نمیدونم دیگه این کلمه رو واقعا از کجات آوردی

شاید میدونی امسال خبری از سرما و بارون و برف نیست

میگی اینجوری بخونمخنده

بعد هم تا آخرش میخونی و صدای کلاغ هم میگی آر آر آر آر (به جای قار قار)

بقیه شعر هایی که کامل بلدی

شعر توپ سفیدم قشنگی و نازیتشویق

شعر یک توپ دارم قلقلیهتشویق

شعر عروسک قشنگ منتشویق

شعر آهویی دارم خوشکله رو هم بلدیتشویق

حروف انگلیسی هم تا آخرش بلدی تشویق

فقط به قدری تند میخونی که فقط خودم میتونم ترجمه کنمخندونک

اعداد انگلیسی هم تا10 میشماریتشویق

کلمات انگلیسی هم پرتقال سیب موز گربه سگ میمون و ماهی رو فعلا بلدیتشویق

دعای فرج هم تقریبا کامل بلدیتشویق

سوره کوثر کامل و توحید نصفه نیمه بلدیتشویق

از شیرین زبونیهات بگم

که مرتب همه چیز سوال میکنی این چیه و اون چیه بعد هم که بهت میگم

با آهنگ خاصی میگی آهان قربونت برم نمیدونی که چقدر خوشکل مثل بلبل حرف میزنیبوس

یک لهجه خیلی خوشکل هم داری نمیدونم همه بچه های به این سن اینجوری حرف میزنن

یعنی درسته میخوام قورتت بدم عزیز دلمبغل

چند شب پیش داشت برنامه زنده باد زندگی (شبکه2) نشون میداد

اومدی بهم میگی مامان پس خاله شیما کو؟؟؟؟؟سوال

قربونت برم که اینقدر باهوشی عزیز دلم آخه چند هفته پیش عمو محمود و زن عمو شیما

و خانواده زن عمو شیما رو تو برنامه زنده باد زندگی به عنوان خانواده موفق دعوت کرده بودن

آخه برادرهای زن عمو شیما قهرمان بین المللی ورزشهای سه گانه هستن

و در ضمن دکترا دارن و زن عمو شیما هم دکترا داره وعمو محمود هم داره میگیرهتشویق

و کلا خانواده خیلی اکتیوی هستن و شما هم فکر میکردی هر شب خاله شیما دعوت میکنن

دیگه اینکه مثل بچه های دیگه عاشق نانای کردنی و همینکه صدای آهنگ میشنوی

میگی مامان بیا بقصیم (برقصیم)

و خودت هم حرکتهای بامزه از خودت در میاری

که باز هم مثل قبل فقط میخوام درسته قورتت بدمچشمک

از برنامه های کودک عاشق برنامه رنگین کمونه هستی و تا این برنامه پخش میشه

مرتب بالا و پایین میپری و دست میزنی و داری میخندی عسلک من

بعد هم که برنامه تموم میشه میخوای ادای مجریها رو در بیاری و میگی

بچه ها حالتون خوبه بلههههههههههه دلا مهربون بلههههههه همه همزبون بلههههههههه

قربونت برم شیرین عسل من

همچنان مثل خودم عاشق کشیدن نقاشی هستی و درخت سیب یاد گرفتی میکشی تشویق

چند وقت پیش نقاشی کشیدی و گفتی مامان بیبین عروس کشیدم

خیلی بامزه کشیده بودی و میرفتی نشون همه میدادی که عروس کشیدم

(منظور از عروس همون طوطی عمو مهدی)

اینم عکس اون نقاشیه خوشکله

در ضمن قبلا مثل خودم خیلی از عروس میترسیدی و از 20 کیلومتریش فرار میکردی

اما نمیدونم چرا دیشب شیر شده بودی و میگفتی که عروس بگذارن روی شونه ات و بوسش میکردی

و بهش غذا میدادی یعنی من کلا از این رفتارت هنگ کرده بودم عزیز دلمکچلدرسخوان

یک شبه واقعا عوض شده بودیمتفکر

اینجا عروس داشت گوشواره ات رو میکشید و عکس العمل شماترسو

اینجا هم داشتی عروس خانوم بوس میکردی

قبلا از این جورچینهای یک تیکه و دوتیکه داشتی که یکی دو روزه کاملا حفظ شده بودی

اینبار سه تیکه اش رو برات خریدم با کمال تعجب دیدم همون دفعه اول

جای همه رو درست بلد بودی دخمل باهوش من

وقتی صدات هم میکنم میگم ریحانه خانوم میگی جانمبوس

چند شب پیش عمه خانومت رفته بود شلوار لی خریده بود

منم برای اینکه سر به سرت بگذارم گفتم این شلوار کیه

آخه قبلا از بو کردن وسایل افراد و الان هم سریع با نگاه کردن میگی مال کیه

تا دیدی گفتی مال آقا محسن جانه دقت کردم رنگ شلوار و سنگ شور جلوی شلوار مثل پسر خالت

آقا محسنه جالبه نزدیک یک ماهه ندیدیش نمیدونم شلوارش از کجا یادت بودمتنظر

دیگه جونم براتون بگه از این مجله های تبلیغاتی انداخته بودن خونمون

روی  یکی از صفحه هاش عکس اون خرسه که میگه پشتم گرمه گوشه صفحه بود

تا دیدی میگی مامان پشتم گرمه کلی از دقتت ذوق کردمخندونک

واقعا بچه های این دوره زمونه عجیبن و حواسشون به همه چیز هست

بچه با تربیتی هستی اگه خرما لیمو شیرین یا هرچیز هسته داری بخوری

دستات خیلی خوشکل میگیری جلوی دهانت و هسته رو میندازی داخل دستت

یک وقتهایی هم بهم میگی بهت نگاه کنم چکار میکنی وقتی هم که سرفه میکنی

دستای کوچولوت میگیری جلوی دهانت 

دیروز داشتم بیت جز تو کی میتونه عزیز من باشه رو با خودم زمزمه میکردم

عصر دیدم داری میخونی جز تو کی میتونه عزیز باباشه

منو میگی کلا هنگیدم آخه قبلا اصلا گوش نداده بودی و منم فی البداهه اومد به ذهنم و چند بار خوندم

واقعا ذهن آماده ای برای یادگیری داری و باید خیلی بیشتر روی یادگیریت وقت بگذارم

عزیز دل مادر

انشالله از این به بعد جبران میکنم

عاشقتم کوچولوی قشنگم و روز به روز بیشتر میشه

 

پسندها (5)

نظرات (10)

عمه فروغ
30 دی 93 16:53
25 ماهگيت مبااااارک عزيزم ان شاا.. هميشه زنده باشي آخي عزيزم خدا نکنه مريض بشي ان شاا.. هميشه سلامت باشي خوشحالم که حالت بهتر شده عزيزم اي جونم هزارماشاا.. به دختر شيرين زبون و باهوش کلي از خوندن کارات ذوق کردم
مامانی
پاسخ
فدات عمه جون لطف داری آرشیداکوچولوهم ببوس
فرشک
1 بهمن 93 16:50
http://farshak.niniweblog.com/post3.php
♥نیکتا♥
1 بهمن 93 17:05
سلام مامانی مهربون وبتون خیلی عااااالیه به منم سر بزنید و اگر با تبادل لینک موافق بودید خبرم کنید . خیلی ممنون راستی با نظرات ارزشمنداون منو خوشحال کنید
مامانی
پاسخ
مرسی مامان جون لطف داری چشم حتما
مامان بردیا اریایی
7 بهمن 93 2:05
الهی عشق من مریض شده چرااااااااااااااااا درد و بلات تو سر دشمنات که نمیتونن تورو ببینن خدارو شکر که خوب شدی بیشتر مراقب خودت باش عزیزم و من فدای این همه شیرین زبونیات بشم
مامانی
پاسخ
فدات مامان بردیا جان انشاله درد ومریضی سراغ هیچکس مخصوصانی نی های نی نی وبلاگی نیاد
مامان آنیسا
7 بهمن 93 8:23
25 ماهگیت مبارک عزیزم آخی عزیزم چه حساسیت شدیدی داشته قبلنم یه بار آنیسا این جوری شد ولی خیلی کمرنگتر بود دکتر گفت مایعات زیاد بهش بده تا خودش خوب بشه خدار وشکر که بخیر گذشته
مامانی
پاسخ
مامان آنیساجونی خداروشکربه خیر گذشت خیلی سخت بود
مــــامــــانی
14 بهمن 93 15:47
سلام عزیزم خوبی؟ ممنونم از اینکه اومدی و کمکم کردی... اما واقعا برایه منم عذاب اور شده و خیلی اذییتم و جالب اینجا هرچی میگذره ستایش بیشتر در طولروز طلب شیر میکنه و خیلی زیاد از وقتمو رو اختصاص میدم به شیر دهی و این خیلی داره برام درد ناک میشه چون خیلی جدید هم قدرت بیشتری داره برای شیر خوردن هم زمان زیادی طلب میکنه برای مکیدن و شیر خوردن و منم فقط گریه میکنم
مامانی
پاسخ
عزیزم واقعادرکت میکنم خیلی خیلی سخته
اقازاده
15 بهمن 93 6:33
25 ماهگیت مبارک
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم
مــــامــــانی
15 بهمن 93 12:13
سلام مجدد مامانی مهربون چشمات قشنگ میبینه عزیزدلم... الهی قربون دخترت برم که انقد خوشمزه است... از طرف من ببوسش جیگرمو چشم عزیزم چربش میکنم امیدوارم که به زودی خوب بشه ممنونم مامانی که کمکم کردی
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم انشالله زودزودخوب بشی
مامانی
16 بهمن 93 0:37
سلام گلم 25ماهگیت مبارک ان شاا...خاله نبینه هیچ وقت مریض بشی خوشکلم به ماهم سر بزن خوشحال میشم
مامانی
پاسخ
فدات خاله جون چشم حتمامزاحم میشم
✿ مه آ سا✿
1 اسفند 93 2:51
25 ماهگرد زنگیت مبارک باشه ایشاالله 25000000000000000000000000000000000 ماهگرد زندگیتو جشن بگیرید خوشحال میشم بیای پیشم
مامانی
پاسخ
فدات عزیزم چشم حتمامزاحم میشم