ماه محرم هم آمد
سلام دوستان عزیزم
و سلام دخمل نازم
ماه محرم هم آمد دوستان عزیز در این شبهای محرم خیلی التماس دعا دارم
انشالله که عذاداریهاتون قبول باشه
عزیز دلم دیروز رفتم برات لباس مشکلی بخرم لباس خوشکلی پسندم نشد
نفس مامان از اتفاقات این مدت بگم
مهمترین اتفاق این ماه به دنیا اومدن پسر خوشمل خاله نسیم حسین آقاست
که 7 مهر به دنیا اومد و من هم که منتظر بهانه برای سفر به دیارمون هستم
و همون روز به یزد رفتیم
پسر ناز و کوچولویی به پسر خاله های دخملی اضافه شد که خدا را شکر فعلا بهش حسودی نمیکنی
برعکس پسر خاله فاطمه که به محض به دنیا اومدنش مثل کارد و پنیر بودید و
همچنان رفتارت ادامه داره و یکی بوسش میکنی و هزار بار هم به صورتش چنگ میزنی
نمیدونم دلیلش چیه جالبه با بچه های دیگه اینجور نیستی
ولی با این بدبخت به خونش تشنه ای
جالبه که حرف زدنت و ادا و اصولت هم در عرض یک هفته ای که در یزد بودیم
کاملا شبیه محمد امین شده و تعجبم از این همه دقت
و اطرافیانم گفتن اگه دو روز دیگه یزد میموندم فکر کنم مثل محمد امین دیگه جیشتم نمیگفتی
یعنی به قدری مثل محمد امین حرف میزنی آخه محمد امین خیلی حرف نمیزنه
و کلماتی هم که به کار میبره بیشتر خیلی شل تلفظ میکنه و بیشتر با ایما و اشاره حرف میزنه
جالبه به قدری قشنگ تقلید میکنی که اگه چشمام ببندم فکر میکنم محمد امین داره حرف میزنه
و الان با گذشت یک هفته همچنان اصرار به تقلید از محمد داری
و جالبه عمه خانومت هم از همه جا بی خبر میگه چرا ریحان اینجور شده
و من هم بهش نگفتم از محمد تقلیدمیکنه
از پیشرفتهات بخوام بگم که مثل ماه قبل همچنان تنبلی ادامه داره
و آموزش خاصی بهت یاد ندادم
ولی خودت هرچی شعر و تبلیغ تویTV پخش میشه سعی میکنی از حفظ بخونی
مثل شعر تیتراژ پایانی خندوانه و ...
راستی پرچم خیلی از کشورها رو یاد گرفتی و من فکر میکردم جای پرچمها رو حفظ میکنی
ولی با کمال تعجب دیدم تو TV پرچم ایران دست یک نفر بود و شما سریع برگشتی میگی
مامان برچم ایران
در ضمن چند تا از کشورها توی نقشه هم بلدی بگی کجاست
مثل ایران عراق استرالیا خلیج فارس عربستان و ...
شیرین زبونیهات و حاضر جوابیهات هم که حد و مرز نداره
انشالله توی پستهای بعدی به چند تاش اشاره میکنم
فعلا بریم سراغ عکسها که این عکسها مربوط میشه به سری قبل که به یزد رفته بودیم
و به یکی از روستاهای اطراف یزد به نام طزرجان رفته بودیم
و این هم تلاش ریحانه خانوم برای آب بازی
اینجا هم کنار یکی از مسجدهای طزرجان
عمو مهدی دخملی هم که همیشه دنبال هیجان و تفاوته
از درخت آویزون شد و چند تا عکس بامزه گرفت
اینجا هم شما تلاش میکنی که به دستان عمو مهدی آویزون بشی
و این هم از ژستهای مخصوص شماست که واقعا منحصر به فرده