ریحان به روایت تصویر (4 ماهگی) سری دوم
سلام دوستان عزیزم اینبار عکسهای 4 ماهگی دخملم سری دومش گذاشتم
این عکسام قشنگ شده
فرصت دارید حتما ببینید
نه خیر اینجام دست از سرم برنمی داره انگار باید برم بابام بیارم
تو این عکسم رفتم لباس عروسک عمه جینجیلم پوشیدم
لباسش خیلی بهم میاد
امروز لباسش پوشیدم قراره بعدا عروسکش بردارم باشه مال خود خودم
بازم با کیتی هم عکس شدم
همش دوست داره باهم عکس یادگاری بگیریم
مامانم قبلا بهتون گفته بود من عادت دارم همیشه دمر بخوابم
یعنی از دو ماهگی مامانم اینجوری خوابوندم
دیگه عادت کردم و اگه جور دیگه ای بخوابم زود بیدار میشم
میدونم خیلی کار بدیه اما چکار کنم عادت کردم
تو این عکسم عمو فسقلم (امید) رفته بودیم دهات اطراف هواخوری
منو سوار خروس کرده
همه چی دیده بودیم وجدانا تا حالا خروس سواری ندیده بودیم
عمو منو بیار پایین الان نوک میزنه
اونوقت دیگه هیچی!!!
ت
خروس کم بود تو این عکس عمو فسقلم نمیدونم از کجا رفته جوجه تیغی پیدا کرده
آقاجونم منو گذاشته کنار جوجه تیغی ازم عکس گرفته
تو عکسای بعدی احتمالا باشیر و پلنگ و کروکودیل هم عکس یادگاری میگیرم
البته اینم بگم بعدا به طبیعت برگردونده شد
اینم همون عمو فسقل معروفم
عاشق هرچی حیوون و پرنده و ماهی و هر موجود زنده ایه
تو این عکسم نگاه کنید یه جوجه دستشه
البته الان بزرگتر شده
و مثلا برای خودش مردی شده