اندر احوالات ریحان جانم
سلام دوستان عزیزم
نماز و روزه هاتون قبول باشه من و دخملم دعا کردین
از احوالات دخملم بگم که بدجور شیطون بلا شده
مرتب دست به در و دیوار میگیره و بلند میشه بعد هم اول یک دستش ول میکنه
بعد هم دو دستش و چند ثانیه همین شکل می ایسته و بعد هم میخوره زمین
دست دستی کمی یاد گرفته یعنی واضحتر بگم دو دستش به سینه میزنه
عاشق اف اف و تلفنه و تا کسی با این وسیله ها حرف بزنه به سرعت برق و باد میره طرفش
دیگه جونم براتون بگه از دنبال بازی هم خوشش میاد البته قبلنا زرنگتر بود و فرار میکرد
و الان تنبل شده و تا میبینه کسی میره طرفش میچسبه به زمین و دست و پا میزنه
غذا خوردنش هم خدا را شکر بد نیست مخصوصا سوپ ماهیچه رو خوب میخوره
به غیر از اسباب بازیهای قبلیش سیم و شارژر و هر چی که سیم داره هم اضافه شده
و میکنه دهان مبارک
راستی چند روز مامان جونی از شهرستان مهمون داشتن
که چند تا عکس از دخملی گرفتم
خوشحال میشم ببینید
سلام خاله جونیا
خوب و سلامتین
بگذارید منم اندر احوالات مامانیم بگم که هنوز به راه راست هدایت نشده
و در همه شرایط ازم عکس میگیره
آخه کار درستیه آدم دخترش لخت کنه عکسش بگیره ومهمتر از اون بگزاره تو اینترنت
اوا خاک بر سرم دیدین این عکسها رو من که خیلی خجالت کشیدم ولی مامانم فکر نکنم
تو این عکسم با همون مهمون شهرستانیمون که میشه پسر دختر عمه بابایی
آقا ایلیا عکس گرفتم
آفرین و ممنون که عکسها رو دیدین
قربوووووووون همتون برم