یگانه دختر ریحان جانیگانه دختر ریحان جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره
گل پسرم امیرحسین خانگل پسرم امیرحسین خان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

زیباترین لبخند خداوند ریحان جان

ریحان جان و سارینا کوچولو

1392/8/10 19:49
نویسنده : مامانی
761 بازدید
اشتراک گذاری

تقدیم به گل همیشه بهارم ریحان جان

با تو تقسیم میکنم , عشق کودکانه را

حس خوب سادگی , یک بغل ترانه را

با تو تقسیم میکنم , این بهار و صد بهار

شور و حس بچگی , شوق عاشقانه را

با تو تقسیم میکنم , خواب راحت شبم

بی خیال زندگی , خنده زمانه را

با تو تقسیم میکنم , فصل سبز زندگی

رو به سوی آسمان , لذت جوانه را

 

 

می خواهم مانند کودکی باشم

 تا بی خیال اتفاقات اطرافم باشم

 کودکی که هیچ موقع عاشق نمی شود

کودکی باشم تا حتی با یک بادکنک خوش باشم

 تا به کسی وابسته نشوم....

تا مسیرهای طولانی را بدون دغدغه طی کنم..... 

 

 

 سلام دخمل قشنگم

امروز دوباره اومدم آپ شدم تا از کارهای جدیدت بگم

آخه امروز برای اولین بار تونستی به تنهایی از مبل بالا بری

و مهمتر از اون تونستی به تنهایی از مبل پایین بیای

وااااااااااای اینقدر از این کارت ذوق زده شدم

قربونت برم روز به روز داری بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشی

و شیطنت هاتم بزرگ و بزرگتر میشه

قربونت برم اینقدر با دقت با جارو دستی کار میکنی و چند بار میکشی

تا حتما آشغالها رو جمع کنی

منم چند تا دونه برنج ریختم رو زمین تا بابایی هم ببینه چه جوری آشغال جمع میکنی

اما ای دل غافل

دخمل شکموی من به جای اینکه آشغال جمع کنی از روی زمین برداشتی

و میگی به به

هر خوراکی و غذایی که میبینی مرتب میگی به به

الهی قربونت برم اینقدر شکمویی مشغول هرکاری باشی

همین که میگم ایشی (مخفف شیر) سریع خودت به من میرسونی

و سرفه های الکی میکنی و خودتو برام لوس میکنی تا بهت شیر بدم

دیگه اینکه بازی لی لی حوضک قشنگ یاد گرفتی و به شکل خیلی بامزه

این بازی رو انجام میدی

کلاغ پر هم نصفه نیمه یاد گرفتی البته کمی با لی لی حوضک قاطی میکنی

دیروزم عمه خانومت برات ساعت کشید

و تا میگفتیم ساعتت کو؟؟؟؟؟؟سریع با انگشت اشاره نشون میدادی

توی این پست چند تا عکس از دخملی و سارینا کوچولو دختر عمه بابایی گذاشتم

که سارینا کوچولو 50 روزشه

 

چرا اینجوری نگاه میکنی تا حالا دخمل شیطون بلا مثل من ندیدی؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

زهرا،عمه ی سروش
10 آبان 92 20:12
سلام.چه دختر نازی دارید.خدا براتون نگهش داره.اگه دوست داشتید به مام سر بزنید، وبلاگ سروش هم تازه بروز شده
فهيمه
12 آبان 92 12:59
سلام مامان عزيز.در پناه خدا باشيد.خوشحال ميشم به وب منم سر بزنين.
محیا مامان دینا
15 آبان 92 16:37
وای عزیزم چقدر این تل بهت میاد