ریحان و محرم
سلام دوستان عزیزم
و سلام به تو دخمل قشنگم
اول از همه شروع ماه محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر رو
به همه شمادوستان عزیزم تسلیت عرض میکنم
انشااله که بتونیم از عذاران واقعی آن امام همام باشیم
محرم رسید، ماه عزای حسین
سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
تو این چند روز که نبودم اتفاقات زیادی افتاد
اولین و مهمترین اتفاف این بود که امروز یعنی پنجشنبه 16آبان
برای اولین بار تونستی بدون تکیه به چیزی بایستی
قربونت برم عزیز دلم
اینقدر از کار خودت هیجان زده شده بودی
که چندبار دیگه اینکار تکرار کردی و حتی دستت هم به زمین نمیگیری و یکی از پاهات میگزاری
زیر باسن مبارک و با تکیه به یکی از پاهات بلند میشی
قربونت برم خیلی از دیدن این حرکتت ذوق زده شدم
دیگه اینکه تا لیوان آب میبینی سریع میگی آبم که ب و م ساکن هستش و صدایی نداره
خیلی ناز و خوشکل میگی عزیز دلم
جونم براتون بگه تقریبا از 8 ماهگیت یاد گرفتی
وقتی جوجو میدیدی انگشتای خوشکلتو باز و بسته میکردی
یعنی اینکه جوجو بیا
بعدم پیشی که دیدی دیدم همینکار کردی
دیروز هم تلوزیون روشن بود و برای یک لحظه اسب نشون داد و دخمل قشنگم سریع همون حرکت
انجام دادی یعنی بیا بیا
من نمیدونم دخمل باهوشم آخه از کجا فهمیدی که اسبم یک حیوونه
دیگه اینکه از شب اول محرم من و باباجونی سینه زدن بهت یاد دادیم
و الان تا صدای مداحی میاد سریع شروع میکنی به سینه زدن
قربونت برم اینقدر قشنگ و خوشکل سینه میزنی که میخام فقط بنشینم و نگاهت کنم
آخخخخخخخخ تا یادم نرفته فردا صبح اگه قسمت بشه میخام برم همایش شیرخوارگان
و شما خوشکل خانومم بیمه حضرت علی اصغر کنم
اگه رفتم حتما عکسای دخملی رو براتون میگذارم و مراسم براتون تعریف میکنم
واای بازم یادم رفت بگم دیشم با دخملی رفتم مسجد مراسم
دخملی مثل همیشه دختر خوبی بودی و وقتی چراغا خاموش کردن
با مداح شروع کردی به خوندن بعدم شیر خوردی و خوابت برد
عزیز دلم انشاالله امام حسین همیشه پشت و پناهت باشه