یگانه دختر ریحان جانیگانه دختر ریحان جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
گل پسرم امیرحسین خانگل پسرم امیرحسین خان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

زیباترین لبخند خداوند ریحان جان

جشن تولد ریحان عزیزم

سلام دخمل قشنگم این روزها که داره میگذره آخرین روزهای سال 92 سالی که پر از خاطره های شیرین بود البته با بودن شما دخمل قشنگم که واقعا به یادمونی شد و البته خاطره های تلخ که دوست ندارم بهشون فکر کنم دخمل قشنگم دیگه الان 15 ماهه شدی 15 ماهگیت مبارک   ب اورم نمیشه خیلی زود داره میگذره بازیهات حرفات نگاههای خوشکلت همه و همه خیلی بزرگ شدن و شما دخمل خوشکلم واقعا خانوم شدی انشاالله سالی که پیش رو داریم سالی پر از خوبی و موفقیت و شادی برای همه نی نی وبلاگی ها و به خصوص شما دخمل نانازیم باشه کوچولوی قشنگم اگر چه یادمان می رود که عشق ...
28 اسفند 1392

وااااااااای خدا چقدر دندون

سلام سلام صدتا سلام اول به دوستای گلم خوب و خوشین بعدم به دخمل عزیز تر از جانم توی این چند روز که نیومدم اینقدر کارهای جدید یاد گرفتی که نمی دونم از کدومش بگم اول از همه از دندونات بگم که باورم نمیشه سه تا از دندونای خوشگلت همزمان با هم روز 28 بهمن در اومدن پایین سمت چپ و بالا و پایین سمت راست که البته همون دندونای پای چشمته مبارکت باشه عزیز دلم الان دیگه شما کوچولوی من صاحب دوازده تا دندون خوشکل شدی فرشته من خوب از کارهای جدیدت بگم 1 وقتی کسی خواب باشه ما هم داشته باشیم حرف بزنیم اشاره میکنی به اون طرف و دو تا انگشت کوچولوت میگذاری رو بینی مبارک و مرتب ...
26 اسفند 1392

ریحان جان و اولین زیارت امام رضا (ع)

سلام دوستان عزیز نی نی وبلاگی خودتون و نی نی های خوشملتون خوب و سلامتین چند روز رفته بودیم مشهد به پابوس امام رضا (ع) جای همتون  خالی خیلی خوش گذشت و برای همتون دعا کردم البته با مامان جون و آقا جون و عمه و عموی ریحانه و البته با بابا رضا رفته بودیم همه چیز خیلی عالی بود از شما عزیز دردونه بگم که همینکه پات به صحن ورودی حرم رسید از ذوق و خوشحالی دیگه دست از پا نمیشناختی و به سرعت همه مسیر میدویدی و انگار نه انگار که هیچکس دنبالت نیست و با خیال راحت کل مسیر راه میرفتی و عشق میکردی قربونت برم عزیز دلم که اینقدر بزرگ شدی که میتونی دیگه با پاهای خوشکلت همه...
6 اسفند 1392

چهاردهمین ماهگرد تولدت و نهمین دندونت مبارک عزیزکم

سلام دخمل گلم خوب و خوشی عزیز دلم الان که دارم این پست مینویسم شما خوشکل من در خواب نازی و منم یک کم فرصت پیدا کردم بیام بنویسم 14 ماهگرد تولدت مبارک نفسم عزیز دل مامان به همین زودی 14 ماه گذشت 14 ماه از بهترین روزهای عمرم که با بودن شما دخمل قشنگم واقعا خیلی زود گذشت 14 ماه از زندگی سه نفره من و شما و باباجونی قربونت برم که اینقدر شیرین زبون و بانمکی عزیز دلم باورم نمیشه اینقدر زودداری بزرگ میشی کارهات هم داره روز به روز بزرگتر و شیرین تر میشه عزیز دلم چند تا کلمه جدید به دایره لغاتت اضافه شده عمو مجید        عمو مجید مهدی        ...
27 بهمن 1392

شنل قرمزی در عروسی

سلام دوستان عزیزم خوب و خوشین زندگی بر وفق مرادتون هست نی نی های گلتون خوب و سلامتن من که دیگه واقعا سرم با بودن دخملم خیلی شلوغه و اصلا وقت نمیکنم بیام وبلاگ آپش کنم آخه حتی یک ثانیه روی زمین نمینشینی و فقط دوست داری راه بری و منم همش باید دنبالت باشم جونم براتون بگه از کارها و صد البته شیرین کاریهای دخملی اینکه یاد گرفتی میگی بچه دیگه اینکه تا نان ببینی میگی نون نون و به به آخه عاشق نونی تا کسی عطسه کنه سریع میگی هاپیچی و میخندی تا یک چیزی مثل سشوآر یا دستگاه فشار یا چیزهایی از این قبیل که صداهای خاصی دارن رو میشنوی سریع فرار میکنی و به شکل ...
16 بهمن 1392

احوالات این روزهای گل قشنگم ریحان

سلام عزیز دل مامان خدا رو شکر که حالت نسبتا خوب شده و دیگه مشکل خاصی نداری فقط اینکه دیگه مثل قبل تپل مپلی نیستی عزیز دلم از کارهای جدیدت و شیرین زبونیهات بگم که به شکل خیلی بامزه میگی اتل متل توتوله دیگه اینکه هرچیزی که بهت میدیم شما میگی ممنون البته به جای ممنون میگی نمنون عزیز دلم قربون اون شیرین زبونیهات برم دیگه اینکه چند روزه که نبودیم و مثل همیشه رفته بودیم یزد پیش مامان حونی و امروز صبح با قطار برگشتیم دخمل قشنگم خیلی دلم برای مامان جونی و بقیه تنگ شده انشاالله زودتر برمیگردیم میریم پیششون البته دیگه فکر نکنم زودتر از عید بتونیم بریم شما دخمل قشنگم خیلی تو یزد شیرین زبونی میکردی و کار...
10 بهمن 1392

فدای خنده های شیرینت

 دختر قشنگم لب خنده هاتو وا کن         منو از خودم جدا کن توی این دنیای غمگین         مهربون شو با ما تاکن از تو ماه صورت تو             من فقط یه خنده می خوام ازهمه شادی دنیا           لبی که می خنده می خوام           نفس من تو بخند تامن بخندم     در به رو غم ها ببندم تو بخند دلبرک من      خنده هاتو می پسندم تو بخند ،خنده قشنگه        خنده ی تو نفسه من با تو ج...
26 دی 1392

دلخوشیهای ریحان قشنگم در این روزها

سلام عزیز دل مامان تو این مدت به علت فوت مامان بزرگم و اتفاقات دیگه ای که افتاد نتونستم بیام به وبلاگت سر بزنم اما امروز اومدم تا از دغدغه ها و دلخوشیهای دخملم تو این مدت بگم دخمل قشنگم هشتمین مروارید قشنگت همزمان با روز تولدت خودنمایی کرد عزیز دلم که از بالا سمت راست بودانشاالله که مبارکت باشه دیگه اینکه یک هفته بعد از تولدت بردمت بهداشت برای واکسن و چکاپ قد و وزنت که وزنت 10/600 بود که گفت خوبه اما دور سرت نمیدونم چرا هیچ تغییری نکرده بود و منو نگران کرد عزیز دلم از شیرین کاریهای جدیدت بگم که عمو مجیدت و آقا جونت رفته بودن کربلا و ما هروقت میگفتیم عمو مجید رفته کربلا شما خوشکل خانومم خیلی ...
13 دی 1392

ریحان قشنگم یکساله شد

آی دنیا خبر خبر دخمل مامان یک ساله شد دخترم یکساله شد.خودم هم باورم نمیشه که من یک سال دخترم رو بزرگ کردم ...... کودک آسمانی من، امروز.... عجب روزیست. سالروز آغاز تو. آغاز بودنت،آغاز آمدنت... عجب روزی است امروزفرشته کوچک من. پر از شوقم برای امروزت برای تولدت.... برای 1 ساله شدنت. برای مادر شدنم. برای پدر شدن پدر بی نظیرت آخ که هرچه بگویم کم است برای امروزت بزرگ شدی کوچک لطیفم. یک ساله شدی دخترکم مبارکت باد این روز.     روز زمینی شدنت. چه زیباست مرور خاطراتـــــــــــــ... آن روز رابه...
27 آذر 1392